تابستانی که در آن
شبها هنگام ستاره ها به دروغ به ماه چشمک میزنند
ماه منتظر 13 است و تیر برقی که خاطره نویسی شده
و دیواری که یادگار بیقراریهاست
خانه ای که تاریک است و صبحی که بیقرار بر میخیزد
روزهایی که گذشت و رفاقتهایی که فراموش شد
و
شهری که او بیقرار از آن دور شد و اشتباهی که دیگر هرگز تکرار نشد
خبری از تو نیست ...
میخندی که دچارم کنی؟!...
برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 203