خیال و فکر

ساخت وبلاگ

کمی که خیالت راحت میشود،مدام فکر میکنی و فکرت راحت نیست...

مدام به این فکر میکنی که خیالت تا کی همینجور راحت میمونه!

مثله یک تابستونه زودگذر میمونه!

به هر روزی که از این تابستون میگذره فکر میکنی و این خیلی آزار دهنده است!

تنها تو اتاق آبی، به عشق، زیاد فکر میکرد و تو ذهنش تصادف قشنگی می ساخت

بعد از عشق و تصادف قشنگ و ... زمستونه !

تو این فصل دیگه ثانیه ها براش سنگ تموم میذارند !

ببند پنجره رو،سردمان شد.

میخندی که دچارم کنی؟!...
ما را در سایت میخندی که دچارم کنی؟! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 356 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 18:17