برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 8
عجیب تر از این آن است که تو نیز
به مانند او گرفتاری....
تو هم دچاری...
آری دلتنگی به راحتی آدمی را پیر و سفید موی می کند
او امشب عمق دلتنگیت را دانست
تو راحت گریستی...
برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 33
او و تو ای کاش هر دو باهم میمردید، جدا از هم
عشقی نمی بود
دلتنگی نمی بود
انتظاری نمی بود
او دیوانه می شود از این همه فکر و خیال
پی نوشت: تو قند روزهای تلخ او هستی، او تو را آب خواهد کرد...
برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 36
تموم کوچه ها خسته از این
شب گرد دیوونه...
شده ی دیوونه
اون تو رو بخشید که کمتر براتون سخت شه این قضیه
چی شما دو نفر رو گرفت از هم؟
بعد نوشت:به بعضیا باید گفت که نگو نشد،باید بگی نخواستی که بشه
برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 37
برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 25
تو:
تو را در میان این همه درد پنهان کردم
من:
اما من هنوز میان این همه درد، رنج تو را دارم
تا کی چنین محالی؟ تا کی چنین نهانی؟
ماه از نیمه گذشت و تو هنوز در من نهانی...
برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 27
آره نه خوشحالم نه غمگین
نه شادم نه ناراحت
نه میخوام و نه نمیخوام ...
تنهایی اولین و آخرین انتخابیه که باهاش در آرامشم.
برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 32
یادت باشه خود تو گذاشتی راحت ازت جدا شه دلم ...... بعد نوشت:من اینقدر خوب شدم برات که خودت خواهی گفت نه دیگه نرو، بی تو نمیتونم ... بعد نوشت:من به تنها'>تنهایی شدم عزیز دلت ! مرورگر شما از Player ساپورت نمی کند. میخندی که دچارم کنی؟!...
برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 20
من اصرار ، تو انکار من تکرار و تو هم تکرار من آبی ام و تو... و کبود شد لبهایت و من نفس نفس تو را نفس کشیدَم... میخندی که دچارم کنی؟!...
برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 25
قلبش خیلی میخواهد میان نگاه عمیق او بر چشم و قلبش در میان این هیاهو بماند... میخواهد بی هیج دردی خود را به او برساند و خود را به قلب او بسپارد میداند درون او چقدر بیتاب است بی تاب خودش،می داند به غیر او هیچ قلبی اینگونه برایش نمي تپد اکنون من می دانم تو خود را میان سیاهی که برایت به بار آورده،گم کرده ای میخندی که دچارم کنی؟!...
برچسب : نویسنده : ifils00fe بازدید : 20